*** +: خیلی خوشحالم همتون رو می بینم. بذار ببینم، فلانی کجاست؟ - : یه دقیقه بیا. بشین اینجا. ببین راستش رو بخوای، دو سال پیش، یک روز یکهویی فلانی حالش بد شد، رسوندیمش بیمارستان اما دکترا نتونستن کاری براش بکنن. +: خب؟ چی شد؟ فوت شد؟ - : مم آره. +: ای داد. چرا به من نگفتین؟ - : چیکار می خواستی بکنی از اون سر دنیا؟ ما که اینجا بودیم نتونستیم کاری براش بکنیم. راستش نخواستیم نارحتت بکنیم. +: من ناراحت بودم.
**** در برزخی گیر کردیم که که نه از مشکلاتش می توان با ساکنین دوزخ سخن گفت چه آنکه خود مشکلاتی بس بزرگتر دارند نه با بهشتیان که مشکلاتمان در چشمشان ارزنی نیارزد. گاه خود این مشکلات را تجربه کرده اند و شنیدن دوباره آن را خوش ندارند. در این دنیای مغشوش باید پی هم بندی بگردیم. هم قطار. خود وقت مجزا می طلبد و به مشکلات افزون کند سرت را پایین بیانداز و زندگی کن
درباره این سایت